متن

از کجا تغییر...؟

آگاه شدن نخستین و مهمترین گام برای تغییر است.

آگاهی دو بخش دارد: 1- ذهنی (بینش ) 2-عینی (دانش)

آگاهی موضوعی است که این روزها مورد توجه اکثریت مردم قرار گرفته است و انسان های متعددی را به خود علاقمند کرده است. انسان قرن بیست و یک با رسیدن به امکانات رفاهی و غلبه بر طبیعت متوجه شده است که تنها با امکانات مادی و تغییر و تحول بیرونی نمی شود به آرامش و بینش نایل گشت ،بلکه باید کیفیت عملکرد ذهن نیز تغییر یابد.به بیان دیگر تغییر و تحول باید در درون انسان نیز رخ دهد ،و موثر ترین عامل در تغییر کیفیت عملکردی ذهن،آگاهی است .مولانا در مثنوی معنوی مارا به سفر سراسر شگفتی ذهن می برد و حقایقی را روشن می کند که مارا به سوی داشتن تفکری صحیح یا تفکر غلط نداشتن در تمامی ابعاد مهم و اساسی زندگی (دین ، عرفان ، فلسفه ، هنر و ...) رهنمون می سازد .

ما درون را بنگیرم و حال را     نی برون را بنگریم و قال را

ذهن آگاهی یا حضور ذهن به معنای آگاهی از افکار ،رفتار ،هیجانات و انگیزه هاست ،به طوری که بهتر بتوانیم آنها را مدیریت کنیم .به عبارت دیگر ذهن آگاهی به معنای توجه کردن به شیوه ای  خاص است .یعنی توجه و تمرکزی که سه عنصر در ان دخالت دارد

1-بودن در حال حاضر

2-هدفمند

3- بدون قضاوت

این نوع توجه موجب افزایش آگاهی ،شفافیت  وضوح و پذیرش واقعیت حال حاضر می شود .بدین ترتیب متوجه میشویم که زندگی ما فقط در حال حاضر رخ داده و گره گشایی می شود .اگر کاملا حضور نداشته باشیم نمیتوانیم تشخیص دهیم که دقیقا چه امکاناتی وجود دارد ؟چطور می توانیم به امکانات دسترسی داشته باشیم ؟و در نهایت چگونه تغییر درونی و بیرونی و رشد همراه با تعالی ایجاد کنیم ؟

ذهن آگاهی یک عامل زیر بنایی مهم برای رسیدن به رهایی است . زیرا روشی موثر ,و قوی برای خاموش کردن و توقف فشارهای ذهنی خود فرد می باشد .حضور ذهن صحیح بدان معنا است که شخص اگاهی خود را از گذشته و اینده به حال حاضر معطوف می کند .زمانی که فرد در حال حاضر حضور داشته باشد،واقعیت را با تمام جنبه های درونی و بیرونی اش می بیند و درمی یابد که ذهن به دلیل قضاوت و تغییر  و تفسیر هایی که انجام می دهد دائما در حال نشخوار و گفتگوی درونی است .

هر کسی کو دورماند از اصل خویش   باز جوید روزگار وصل خویش

وقتی فرد درمی یابد ذهن دائما در حال تغییر و تفسیر است می تواند با دقت بیشتری به افکار خود توجه کند و بدون بی زاری و قضاوت ان ها را مورد بررسی قرار دهد و علت وجود انها را دریابد.

تمرین حضور ذهن این توانایی را به فرد می دهد که دریابد افکار صرفا افکار هستند و زمانی که می فهمد افکارش ممکن است حقیقت نداشته باشند راحت تر می تواند انها را رها کند.انسان همواره پیام ها و صداهایی را از طریق ذهن استدلالی خود دریافت می کند.بسیار مهم است که وی به پیام هایی که طی فکر کردن از ذهن خود دریافت میکند اگاه باشد ،درگیر افکارش نشود و بتواند انها را رها کند.علاوه بر این فرد با مشاهده دقیق واقعیت درونی خود درمی یابد که حال خوب کیفیتی نیست که صرفا وابسته به عناصر بیرونی و تغییرات دنیای بیرون باشد و زمانی اتفاق می افتد که فرد وابستگی به افکار ،موضع گرفتن و برنامه های ذهنی از پیش تعیین شده را رها کند و در نتیجه رفتار های خودکاری را که برای رسیدن به موقعیت های لذت آور یا فرار از موقعیت های دردناک انجام میدهد ،کنار بگذارد و به رهایی برسد.

یکی از اصول مهم در حضور ذهن ((رها کردن))  است . بطور کلی بعضی امور برای ما اهمیت زیادی دارد: باور های غلط ، رویداد های خاص،زمان های خاص ، یک منظره، یک خواسته و ... زمانی که یاد بگیریم این اموری که بی دلیل برایمان مهم هستند را رها کنیم، نسبت به انها آگاهی و پذیرش بیشتری کسب می کنیم. و بدین ترتیب مشکلات و مسایل را با ذهنی شفاف تر و گشوده تر بررسی خواهیم کرد.

آنچه تو گنجش توهم می کنی        زان توهم گنج را گم میکنی

یکی دیگر از اصول حضور ذهن ،اعتماد کردن است .ما ممکن است همیشه آنچه را رخ میدهد درک نکنیم ، ولی اگر یاد بگیریم به خودمان یا دیگران  و به ویژه به قوانین هستی اعتماد کنیم ، این کار قدرتی عمیق به ما می دهد که امنیت ،تعادل و گشایش در کارها را به همراه دارد .

گفت خود را اندر  افکن هین زبام     اعتمادی کن به حفظ حق تمام

چهار محور اساسی اگاهی عبارتند از:

1-  آگاهی از ذهن

این امر شامل  آگاه شدن از بسیاری از جنبه های ذهن است .

در اوقات گوناگون ،ذهن ما در میان بسیاری از دیگر شیوه های بودن (خروج از حال و حضور ) ،ممکن است منحرف ،بی قرار، خواب آلود ، متمایل به گذشته، مشغول ،پراکنده،آماده یا محتاط باشد .

این حالات گذرا است و از لحظه ای تا لحظه ی دیگر تغییر می کند.

2-  آگاهی از جسم

این امر شامل توجه به فرایند های جسمانی است تا حدی که میتوانید ، در آگاهی خود جای دهید .به عبارتدیگر این که گرسنگی چگونه به نظر می رسد ،شامل تجربه چگونگی احساس غذا در گلوی تان ،و سپس بلعیدن ان و همچنین شامل توجه کردن به چگونگی واکنش بدن شما به غذای در حال حضم و واکنش معده و ذهن شما در زمانی است که فرآیند گوارش کامل می شود .

3-  آگاهی از افکار

همان گونه که در بالا ذکر شد ، افکار می توانند به شکل کلمات یا تصاویر ذهنی ظاهر شوند . آنها می توانند مانند نوار های صوتی نامحسوسی باشند که ذهن شما آنها را بارها و بارها تکرار می کند ، بی آنکه شما از کار کردن آن نوارها به شکلی خود آگاه مطلع باشید . وقتی که متوجه وآگاه از افکارتان هستید (با حضور ) ، افکار منفی نمی توانند قدرت خود را به شما اعمال کنند.

4-آگاهی از احساسات

درست همانگونه که افکار شما بخشی از ذهن تان است ،به همان ترتیب نیز احساسات شما بخشی از جسم تان به شمار می آید.جسم شما احساسات و عواطف را حس می کندو اطلاعات مربوط به چگونگی آنها را به مغزتان انتقال می دهد.افراد متفاوت یک حس را به شیوه های گوناگون در بخش های متفاوت جسم احساس می کنند.برای مثال بعضی از افراد غم و اندوه را مانند حفره ای در شکم خود احساس می کنند. آنان بیش از اندازه می خورند تا حفره ی احساس شده را پر کنند. در نظر دیگران غم و اندوه چنین می نماید که گوئی قلبشان فشرده می شود. شماری از اشخاص خشم رامانند جریان برق احساس میکنند که از بدنشان رد می شود ،حال آنکه در نظر دیگران خشم مانند پرتو حرارتی در کنار قفسه سینه میباشد.

آگاهی و متوجه بودن در زندگی روز مره (حضور)

ای دل گر ازین حدیث آگاهی تو     زین تفرقه ی خویش چه میخواهی تو

یک لحظه که از حضور غایب مانی    آن لحظه بدان که مشرک راهی تو

آگاهی و متوجه بودن روشی برای اندیشیدن و بودن در جهان است ،که قدمتی به درازای چندین و چند قرن دارد.هدف آگاهی و متوجه بودن (حضور )شرکت داشتن در لحظه ی اکنون با حالتی از آگاهی کامل از رفتار ها ،احساس های جسمی و تجربه است .این امر رویکرد((هم اکنون در اینجا بودن))در مورد زندگی استحالت هم اکنون در اینجا بودن به ان معناست که هر کسی را که هم اکنون هستید،قدر می دانید.چندبار آرزو میکردید که هیکلی لاغر تر می داشتید و در عین حال از یاد برده اید قدر جسم خود رابدانید و با آن زندگی کنید؟

حضور ، شنا در دریای حال است

وقتی که در حالت آگاهی و توجه هستید،در مورد خودتان قضاوت نمیکنیدو سعی ندارید کسی را که هستید فراموش کنید.در عوض ان ،صرفا از خودتان و اینکه چگونه با دنیا مواجه شوید،آگاه تر خواهید شد.حالت آگاهی، پذیرای تجربه است،چه خوب به نظر رسد یا بد.چرا اگاه و متوجه بودن این قدر اهمیت دارد؟ زیرا این رفتار خودداری از اجازه دادن به از دست رفتن تنها لحظه های تضمین شده ی زندگی شماست.

نکته بسیار مهم:

ما بیشتر وقتها در زندگی به روشی روی می آوریم که به آن ((خلبان خودکار )) میگویند،مانند زمانی که در هواپیما خلبان هدایت هواپیمارا به وسیله ی دستگاه انجام می دهد.هنگامی که در حالت خلبان خودکار هستیم،واکنش و رفتار ها به طور خودکار و بدون هیچ تفکر آگاهانه ای هست.نمونه های بسیار متداول از رفتار کردن بی توجه به روش خلبان خودکار زمانی رخ می دهد که مشغول رانندگی یا خواندن هستیم. یکباره به خودتان می آیید و درمی یابید که بجای راندن به سوی خانه ،به سوی محل کارتان می رانید.راه خروجی خود را بطورکامل گم می کنید یا از آنچه در سه صفحه ی پیش خوانده اید، هیچ چیز را به یاد نمی آورید.این ها پرچم های قرمز جدی هستند که وجود بی توجهی و نااگاهی را نشان می دهند.

 

123movies