متن

سبک زندگی آگاهانه

 

 

سبک زندگی آگاهانه

 

«بگذارغذای تو دوای توباشد و دوای توغذای تو»


بقراط حکیم پدرعلم طب که امروز فقط سوگند نام هاش برای پزشکان باقیمانده است!

به کجا چنین شتابان؟
 ))دلها را باید شست                                 جور دگر باید رُست ))

روزگار ما زمانه  فروریختن مرزها و آشوب­ زدگی  ذهن هاست. عصر کنونی مدام در حال تغییر، دگرگونی و حرکت در مسیر مدرنیزاسون (مصرف گرائی)  می باشد  وما نمی­توانیم تنها تماشاگران تاریخی حرکت شتابنده جهان بمانیم و خود را پاره­ای جدا افتاده ازاین تکاپوی مواج بدانیم.هم سو با تغییرات شگرف تکنولوژی، رفتار ها و سبک زندگی مردم نیز در جای جای دنیا دچار تغییر شده است. در این میان سبک زندگی ناآگاهانه را می توان ماشین تولید کننده انواع بیماریهای جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی نامید.

سرعت و شتاب سرسام آورجریان زندگی انسانی، در کنار سبک زندگی ناآگاهانه باعث بروز مشکلاتی از قبیل حرص، ناامیدی، بلاتکلیفی، زیاده‌ خواهی، لذت طلبی افراطی و افسارگسیخته و بی‌هویتی شده است.

 از سوی دیگر نداشتن آگاهی و مهارت­های لازم از قبیل داشتن هدف در زندگی،دین‌ داری ومعنویت آگاهانه، یادگیری فعال وپویا در عرصه های مختلف زندگی، تغییرپذیری آگاهانه،خودآگاهی، عشق‌ورزی و ... باعث به وجود آمدن معضلات و افزایش نگران ‌کننده اختلالات و آسیب­های اجتماعی شده است.

درسبک زندگی ناآگاهانه، آسایش و عوامل به وجود آورنده آن (مانند وسایل حمل و نقل نوین، موبایل، اینترنت، خودرو و ...) روزبه‌روز در حال فربه شدن نامتعادل و ناهمگن بوده و در مقابل، آرامش و عوامل به وجود آورنده آن (آگاهی،عشق، معرفت، خویشتن‌داری،ازخودگذشتگی و.....)درحال نحیف شدن وکاهش است.

همراه باصنعتی شدن جوامع بشری وافزایش روزافزون آلودگیهای  محیط زیست، میزان سلامت عمومی (زیست محیط) هم روبه کاهش است ودراکثرموارد رابطه معکوسی با رشد صنعتی دارد.

روح حاکم برصنایع غذایی دنیای مدرن ( فست فود ها، نوشیدنی ها ) لذت­طلبی افسار گسیخته وسرعت درنحوه مصرف میباشد.وضعیت غذایی افراد که باید متعادل و سالم باشد امروزه به دلیل فرآوری ناسالم وناآگاهانه دچار مخاطره شده است. فست فودها و انواع غذاهای آماده و کنسرو شده،که اغلب دارای مواد نگهدارنده هستند، امنیت غذایی و سلامتی انسان ها را تهدید می کند.

میزان سموم دربدن ما، به خاطر استفاده از پالم لبنیات، برنج وارداتی، هورمون مرغ وماهی، دیوکسین و ... بالا رفته است.ازطرفی تجویز ناآگاهانه ومصرف خودسرانه دارو که در میان مردم تبدیل به یک عادت شده است، باعث بالا رفتن میزان مصرف سرانه آن شده است. همه این اتفاقات باعث افزایش انواع بیماریهای مزمن از قبیل بیماریهای قلبی و عروقی، انواع سرطانها، دیابت، فشار خون، چربی خون، کبد چرب و ...شده است.ازطرفی دیگرمتأسفانه درمان این بیماریها بصورت نا آگاهانه که بیشتر به صورت کنترل مقطعی درد و هشدار بدن (آژیرخطر) و بدون ریشه یابی، صورت می گیرد، مشکلات را دو چندان  می کند.

همچنین سیستم خودکنترلی،نیازسنجی وپاداش بدن به علت باورها،نگرش ها،عادات ورفتارهای ناآگاهانه دچاراختلال کارکردی شده است.

روابط اجتماعی نیز در کنار سلامت و بهداشت بدن یکی از محورهای اصلی « سبک زندگی آگاهانه » است که متأسفانه این امر در جوامع امروزی کم کم رو به افول و کم رنگ شدن است. این کاهش روابط اجتماعی و عاطفی و دور شدن افراد از یکدیگر و کاهش رفت و آمدهای خانوادگی و دوستانه مانند بسیاری از مظاهر دنیای مدرن (مصرف زده) در نهایت موجب افزایش افسردگی و اختلالات روانی می شود.

امروزه گردهمایی های فامیلی جای خود را به شب نشینی هاو نشستن پای تلویزیون و ماهواره و رایانه و شبکه های مجازی داده است . به جای تغذیه آگاهانه و مناسب همراه با رفت و آمدهای اجتماعی و روابط عاطفی بیشتر به فست فود ها و غذا های آماده و فردگرایی و انزوای اجتماعی گرایش پیدا کرده ایم. یعنی هم در حوزه سلامت بدن و هم در بهداشت روان ( به صورت ناآگاهانه ) دچار انحراف شده ایم.

این انحرافات از مسیر درست و حقیقی در حوزه سلامت اجتماعی و بهداشت روان سبب شده تا این روزها شاهد پدیده های نامیمونی مانند طلاق عاطفی، هم باشی(که به اشتباه در جامعه ازدواج سفید نام گرفته) شکاف بین نسلی(بی احترامی فرزندان به والدین وبرعکس و عدم تفاهم) و ... باشیم.

همه اینها آثار و پیامدهای فاصله گرفتن ازسبک زندگی آگاهانه و گرایش به مصرف گرایی (بالباس مدرنیته) و زندگی غربی آن هم به صورت کورکورانه است که باعث کاهش سرزنده بودن (well being) و پویائی درجامعه شده است.

چون هر کالائی فرهنگ خاص خود رابه همراه دارد، قبل از اینکه ما فرهنگ استفاده رایاد بگیریم، این کالاهای تکنولوژیک هستند که به دست مارسیده و به سوی ما هجوم آورده اند. متاسفانه به نام مدرنیته (مدنیت) شیوه مصرف گرائی رابه ما تحمیل کرده اند.

ما در این سایت  با نگاهی کل‌ نگر(holistic) و با تکیه بر غنای طب سنتی و بومی کشورمان با دیدگاه ایرانی اسلامی که الحق و الانصاف مظلوم باقی مانده، این موضوع را مورد واکاوی و بررسی قرار داده‌ایم.

سوال مهم و اساسی؛اکنون چه باید کرد؟  

این مصائب، پیامد فاصله گرفتن از« سبک زندگی آگاهانه »است. حکمای مازندگی آگاهانه را برگزیده بودند، ما نیز سبک زندگی آگاهانه را در قالب نسخه سبز پیشنهاد می کنیم. پیام مان (البته همراه معرفت) هم این است:

«زندگی سالم بدون آگاهی ممکن نیست!»

مردان خدا پرده پندار دریدند

                                                   یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند

هر دست که دادند از آن دست گرفتند

                                                   هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند

یک طایفه را بهر مکافات سرشتند

                                                    یک سلسله را بهر ملاقات گزیدند

یک فرقه به عشرت در کاشانه گشادند

                                                    یک زمره به حسرت سرانگشت گزیدند

جمعی به در پیر خرابات خرابند

                                                    قومی به بر شیخ مناجات مریدند

یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد

                                                     یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند

آگاهی چیست؟

آگاهی دو بخش دارد:           1. ذهنی(بینش)                2. عینی(دانش)

آگاهی موضوعی است كه اين روزها مورد توجه اكثريت مردم قرار گرفته است و انسانهای متعددی را به خود علاقه مند كرده است. انسان قرن بيست و يك با رسيدن به امكانات رفاهی و غلبه بر طبيعت متوجه شده است كه تنها با امكانات مادی و تغيير و تحول بيرونی نمی شود به آرامش و بينش نائل گشت، بلكه بايد كيفيت عملكرد ذهن نيز تغيير يابد. به بيانی ديگر تغيير و تحول بايد در درون انسان نيز رخ دهد، و موثرترین عامل در تغيير كيفيت عملكردی ذهن، آگاهی است. مولانا در مثنوی ما را به سفر سراسر شگفتی ذهن می برد و حقايقی را روشن می كند كه ما را به سوی داشتن تفكری صحيح يا تفكر غلط نداشتن درتمامی ابعاد مهم و اساسی زندگی (دین،عرفان،فلسفه،هنر و ... ) رهنمون می سازد.

 

   مادرون رابنگریم وحال را 

                                                       نی برون رابنگریم وقال را

 

 

ذهن آگاهی یا حضور ذهن به معنای آگاهی از افکار،رفتار،هیجانات وانگیزه هااست،به طوری که بهتر بتوانیم آنها رامدیریت کنیم . به عبارت دیگر ذهن آگاهی به معنای توجه کردن به شیوه ای خاص است. یعنی توجه وتمرکزی که سه عنصر درآن دخالت دارد:

 1.بودن در حال حاضر 

2.هدفمند                

3.بدون قضاوت.

 

 

این نوع توجه موجب افزایش آگاهی،شفافیت ووضوح وپذیرش واقعیت حال حاضر میشود . بدین ترتیب متوجه میشویم که زندگی ما فقط در حال حاضر رخداده وگره گشایی میشود . اگر کاملاً حضور نداشته باشیم نمیتوانیم تشخیص دهیم که دقیقا چه امکاناتی وجود دارد ؟ چطور میتوانیم به امکانات دسترسی داشته باشیم ؟ و در نهایت چگونه تغییر (درونی- بیرونی) و رشد همراه باتعالی ایجادکنیم؟

ذهن  آگاهی یک عامل زیر بنائی مهم برای رسیدن به رهائی است. زیرا روشی موثر وقوی برای خاموش کردن و توقف فشارهای ذهنی خود فرد میباشد.حضور ذهن صحیح بدان معنا است که شخص، آگاهی خود را از گذشته وآینده به حال حاضر معطوف کند. زمانی که فرد در حال حاضر حضور داشته باشد ، واقعیت را با تمام جنبه های درونیو بیرونی اش میبیند و در می یابد که ذهن به دلیل قضاوت وتعبیر و تفسیرهایی که انجام میدهد دائما درحال نشخوار و گفتگوی درونی است.

 

هرکسی کو دور ماند از اصل  خویش  

                                                           باز جوید روزگار وصل  خویش

وقتی فرد درمی یابد که ذهن دائما درحال تعبیر وتفسیر است میتواند بادقت بیشتری به افکار خود توجه کند وبدون بیزاری یا قضاوت آنها را مورد بررسی قرار دهد وعلت وجود آنها را دریابد. تمرین حضور ذهن این توانائی را به فرد میدهد که دریابد «افکار صرفاً افکار هستند »و زمانی که میفهمد افکارش ممکن است حقیقت نداشته باشند ، راحت تر میتواند آنها را رها کند. انسان همواره پیامها یاصداهائی را از طریق ذهن استدلالی خود دریافت می کند.بسیار مهم است که وی به پیامهائی که طی فکرکردن از ذهن خود دریافت می کند آگاه باشد،درگیرافکارش نشود وبتواند آنها رارهاکند.

علاوه بر این فرد بامشاهده دقیق واقعیت درونی خو د در می یابد که خوشحالی،کیفیتی نیست که صرفا وابسته به عناصر بیرونی وتغییرات دنیای بیرون باشد وزمانی اتفاق میافتد که فرد وابستگی به افکار،موضع گرفتن وبرنامه های ذهنی از پیش تعیین شده رارها کند ودرنتیجه رفتار های خودکاری را که برای رسیدن به موقعیتهای لذت آور یا فرار ازموقعیتهای دردناک انجام میدهد،کناربگذارد وبه رهائی برسد.

یکی از اصول مهم درحضورذهن «رهاکردن»است.به طورکلی بعضی امور برای ما اهمیت زیادی دارد: باورهای غلط ،رویدادهای خاص،زمانهای خاص،یک منظره،یک خواسته و ... زمانی که یادبگیریم این اموری که بی دلیل برایمان مهم هستند را رها کنیم، نسبت به آنها آگاهی وپذیرش بیشتری کسب میکنیم وبدین ترتیب مشکلات ومسائل راباذهنی شفافتر و گشوده تربررسی خواهیم کرد.

آنچه تو گنجش توهم  می کنی

                                                        زان  توهم  گنج را گم  می کنی

یکی دیگر ازاصول حضور ذهن، اعتماد کردن است. ما ممکن است همیشه آنچه را رخ میدهد درک نکنیم،ولی اگر یاد بگیریم به خودمان یا دیگران وبه ویژه به قوانین هستی اعتماد کنیم، اینکار قدرتی حقیقی به ما میدهد که امنیت ، تعادل و گشایش در کارها رابه همراه دارد .

گفت خودرااندرافکن هین ز بام

                                                              اعتمادی کن  بحفظ  حق  تمام

گرچه ذهن آگاهی از تعلیمات قدیمی شرقی ها ( ایران، چین و هند)نشأت گرفته ، ولی امروزه درغرب جایگاه ویژه ای دارد و توسط اساتیدی همچون ژوزف گلداشتاین ، جک کورن فیلد  وشارون سالز برگ تدریس میشود. ذهن آگاهی توسط بسیاری ازدرمانگران درغرب به عنوان یک ابزار غیرداروئی برای کاهش استرس واضطراب مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین تحقیقات نشانده نده نقش درمانی ذهن آگاهی است که بر بسیاری از مشکلات جسمی و روانی ، دردهای مزمن واسترس،اثرمثبت و مفید دارد.

 

      

چشم دل باز کن که جان بینی 

                                                         آنچه نادیدنی است آن بینی

اکنون چند سوال مهم واساسی:

- کیستم و چیستم؟

- ما انسان های این عصر بنی آدم هستیم یابنی عادت؟

- تغییرممکن است؟

- انسان طبیعتاً گوشتخوار است یا گیاهخوار؟

- رفتارهای پر خطر تغذیه ای کدامند؟

- چاقی چیست و چه عوارضی دارد؟

-لاغری چیست و چه عوارضی دارد؟

- انتخاب کنید؛ دارو یا پرهیز؟

- دوا چیست و غذا کدام است؟

- عادتهای غذائی خوب، عادت های غذائی بد؟

- تغذیه در کوتاهی و بلندی و ریزی و درشتی نسل ها مؤثر است؟

- غذای سرد یا داغ ؟ مانده یا تازه؟ خام یا پخته؟

- تغذیه و خواب و بیداری؟

- برخی غذاها سبب ترس و برخی سبب شجاعت می شود؟

- غذاهای متنوع ومرکبیاساده؟

- غذاهای ویژه هر شهری که مواد اولیه اش در آن شهر می روید؟

- غذاهای مشابه و جایگزین؟

- غذای حلال و حرام؟

- پاکسازی چیست؟

- تغییر در غذای آدمی و حیوانات پس از گذشت هزاران سال چیست؟

- تغذیه نیاکان ماو مقایسه تغذیه سنتی و مدرن؟

- تغذیه و طبع و مزاج؟

- تفاوت هضم در انسان و سایر حیوانات؟

- تغذیه در اقلیم ها و نواحی و مکانهای مختلف و ویژه؟

- شکر و قند طبیعی یا غیر طبیعی؟

- غذاهای طبیعی (ارگانیک) و مصنوعی (سینتتیک)؟

- تغذیه و بیماریهای مربوطه؟

- گروه خونی وغذا ؟

- آیا ارتباطی بین اختلالات ناشی از خوردن،اعتیاد به الکل، سیگارکشیدن واعتیاد به موادمخدر وجود دارد؟

-آیا علل بیخوابی ، پرخوری وعیاشی با علل اعتیاد به الکل،سیگار و اعتیاد های دیگر مرتبط است؟

تحقیق درزمینه اختلالات  ناشی ازخوردن نشان داده که شباهتهائی بین بسیاری از علل اختلالات خوردن وشرایط اعتیاد آوری چون اعتیاد به الکل و موادمخدر و غیره وجود دارد.

مغز انسان مرکز ویژه پاداش دارد وتحریک این مرکز پاداش توسط رفتاری غیرطبیعی (اعتیاد به غذا اعتیاد به سکس اعتیاد به اینترنت اعتیاد به کار- اعتیاد به قمار و...) نیز ممکن است.

همه انواع مواد مخدر ومحرک مجاز وغیرمجاز ، تحریک شیمیائی تولید میکنند  (به خصوص دوپامین ) که عامل مهمی در اعتیاد محسوب میشود . تحریک، همچنین احساسات نامطبوع را متوقف میکند.

افراد آگاه (منطبق  بر سبک زندگی آگاهانه) تحریک این مرکز را (مرکزپاداش) با انجام امور،بصورت آگاهانه دریافت میکنند.آنها با ورزش کردن آگاهانه تحریک میشوند ، چون ورزش کردن برای بدن مفید است. باخوردن آگاهانه تحریک میشوند،چون برای پرورش ورشد بدن مفید است. باعاشق شدن آگاهانه تحریک میشوند، چون برای تعالی آدمی مفید است (ازارکان نسخه سبز). اما اگر مرکز پاداش بصورت ناآگاهانه باموادمخدر،الکل یا سؤاستفاده ازغذا و ...تحریک شود، بدن از راههای درست عملکردش دست میکشد. سؤ استفاده راه میان بری است برای سرخوشی موقت،سرخوشی ای که بصورت ناآگاهانه حاصل شده وبه دنبال آن خماری و افسردگی خواهد بود.

استفاده ناسالم ازمرکز پاداش عموماً در افرادیکه ازنظر شخصیتی به پاداش زیادی نیاز دارند تااحساس خوبی داشته باشند ، رایجتراست. بنابراین یک فاکتور مشترک برای انواع مختلفی از اعتیاد وجود دارد.

نکته بسیار مهم:

این موضوع که: هرچه درمورد درمان اعتیاد به الکل و موادمخدر شناخته شده است،میتواند برای اختلالات خوردن نیز مفید واقع شود. شخص بیمار باید آگاه شود (سبک زندگی آگاهانه )  وبه او آموزش داده شود (نسخه سبز) تا الگوی خوردن که با راههای غیر طبیعی دچار اختلال وسوسه انگیز شده (بنی عادت) را به صورت آگاهانه اصلاح کند.

بدن ما برای ادامه زندگی به غذا و آب نیاز دارد، اما چه اندازه؟

چه نوع غذا و نوشیدنی نیاز هر انسانی است؟

نیاز یک کودک یا بزرگسال(زن و مرد) یا بیمار یا کهنسال چه اندازه است؟

آیا میزان نیاز به خوردنی و نوشیدنی ها را علم پزشکی تعیین میکند یا متافیزیک؟

علم کنترل ذهن و تغییر تصویر ذهنی و کنترل احساس و ادراک و کنترل روح و روان و در یک کلام «آگاهی» به ما پاسخ کلیه سؤالات مطرح شده را می دهد (نسخه سبز) البته    باکمی صبر!!

 

                              هر که او آگاه تر با جان ترست 

  نسخه سبز

ن: نگرش آگاهانه و کل نگرانه به زندگی

سکانداری آگاهانه ذهن

خردورزی آگاهانه

هدفمندی آگاهانه و متعالی

سبک زندگی آگاهانه

ب:بازگشت به طبیعت وخودمراقبتی

زندگی آگاهانه وعاشقانه

 

 زندگی آنقدر جدی نیست که ذهن آنرا نشان میدهد. 

 

www.sabkzendegi.com    دکترقاسمی
 

123movies