متن

 

  نگرش آگاهانه و کل نگرانه به زندگی

نگرش به آمادگی برای واکنش ویژه نسبت به یک فرد، شیء، فکر یا موقعیت اطلاق می شود، مکانیسم پنهانی است که رفتار فرد را هدایت می کند و در زمینه سازی و شکل دهی رفتارها و ارضای نیازها؛ تاثیر جدی دارد. از جمله مهم ترین کارکردهای نگرش می توان به کارکرد هویت، عزت نفس، دفاع از خود و انگیزش اشاره نمود. بدون تردید وراثت یکی از خاستگاه های مهم نگرش است زیرا ممکن است انسان ها دارای ویژگی های ارثی باشند که بر نگرش های آتی آنان در زندگی تاثیر گذار باشد اما عوامل خارجی نیز بدون تردید نقش زیادی را در تغییر و ایجاد نگرش ها برعهده دارند، از جمله فرآیندهای دخیل در ایجاد نگرش می توان به شرطی شدن و تقلید، یادگیری از راه تقویت و مشاهده، تعلق گروهی، محیط، تصور از خود، خانواده و فرهنگ اشاره نمود. نگرش ها اگر چه پیش بینی کننده مهم رفتار به شمار می روند اما در بسیاری از حیطه ها همیشه و به طور یکدست مثبت یا منفی نیستند و گاهی در ارزشیابی ترکیبی از نگرش های مثبت یا منفی وجود دارند. نگرش های دوسویه را زودتر از نگرش هایی که بازتاب موضع یک جانبه در مورد موضوعی باشند؛ می توان تغییر داد و برای تغییر یک نگرش خاص در فرد، باید مشخص کرد که کارکرد آن نگرش چیست. اگر چه عوامل موثر در ایجاد نگرش می توانند در تغییر آن نیز موثر باشند، برای تغییر یک نگرش می توان از آگاهسازی ، ایجاد انگیزه ، قانع سازی، تغییرات  درونی  در برابر تغییرات  بیرونی، نظریه  شناختی - اجتماعی و  ... بهره گرفت.

هرچند ما دراین سایت توصیه و تاکیدمان بر نگرش آگاهانه و کل نگرانه می باشد کدر زیر آنرا توضیح خواهیم داد

چرا دیدگاه کل نگر؟

اگر عده ای از مردم را جمع كنید كه نیمی از آن‌ها تنها هیدروژن را بشناسند و نیمی دیگر صرفاً اكسیژن شناس باشند و به این دو گروه آب را نشان دهید، از تشخیص آن عاجز خواهند بود. زیرا آب نه اكسیژن است و نه هیدروژن؛ بلكه چیزی متفاوت است. به زبان دیگر، كل‌ها ویژگی هایی دارند كه اجزا فاقد آن‌ها هستند.

غلبه جزء نگری بر جامعه علمی و كارشناسی، یا آن چه كه به زبان فلسفی تر، تقلیل گرایی(reductionism) نامیده می‌شود، ریشه در جهان بینی علمی غرب دارد. این جهان بینی، هر كل را به مثابه "جمع جبری اجزای آن" تعریف می‌كند و بر این باور است كه راه شناخت كل از شناخت اجزای آن می‌گذرد. به همین دلیل مثلاً پزشكانی كه با این جهان بینی تربیت می‌شوند، وجود كلی انسان را به دو بخش روانی و فیزیكی تقسیم می‌كنند؛ گروهی روان پزشك می‌شوند و گروهی دیگر "جسم پزشكی" می‌خوانند (با چشم پزشكی اشتباه نشود). علوم پزشكی امروز، انسان را تكه تكه كرده است؛ همان طور كه سایر علوم نیز بین طبیعت (فیزیک) و فراطبیعت (متا فیزیک)، علوم و فناوری، اقتصاد و دفاع، صنعت و محیط زیست، واقعیت‌های مادی و ارزش ها، زن و مرد، كار و تفریح، آینده و گذشته، و در یك كلام همه چیز را پاره پاره كرده اند. جهان ما از یك زنجیره "كل ها"ی رو به تزاید تشكیل شده است.

نخست با ماده شروع می‌كنیم كه ساده ترین كل است. سپس به سمت گیاهان و حیوانات، ذهن انسان، نوع بشر، شخصیت و دنیای روحانی حركت می‌كنیم. ساختار جهان از به هم پیوستن و تركیب این كل‌ها تشكیل می‌شود. خوب نگاه كنید؛ بر خلاف آن چه كه در زندگی روزمره خود تجربه می‌كنیم، این جهان محبت آمیز و به دور از تخاصم است. همه ما، چون اجزای یك ارگانیزم زنده، با یكدیگر در ارتباطیم. در این ارتباط، اجزا می‌توانند مكمل و یاری دهنده ی یكدیگر باشند. این ایده ای است كه قدرت، صلح و سلامتی را به ارمغان می‌آورد و به ما می‌آموزد كه همه چیز را از دیدگاه كلان تر و كلی تری ببینیم.                

 كل نگری، كلید گم شده ی تفكر است

زمانی كه از این منظر نگاه كنیم، رازها و حقايق بسیار بیشتری از جهان بر ما آشكار خواهد شد. مردم در برابر تغییر نگرش‌های خود مقاومت می‌كنند،  راه یافتن نگرش‌های نو به اذهان ما، زمانی طولانی می‌طلبد و شاید كل نگری به این زودی‌ها همگانی نشود، اما در بلندمدت و در پایان، بی شك جایگاه خود را در توسعه تفكر بشری پیدا خواهد كرد و افكار عمومی را از جو مخرب گذشته جدا كرده و آن‌ها را به سمت دیدگاهی آگاهانه تر و عاقلانه تر  سوق خواهد داد. هنوز شمار كسانی كه كل نگری را در عمل به كار می‌گیرند، بسیار ناچیز است. این، نشانگر شیوه ی تغییر در ما انسان‌ها است. در حالی كه عقل سلیم (راه دل)، ما را به رویكرد كل نگری تشویق می‌كند، عملكرد ما (راه نفس) بر اساس عادات فكری نهادینه شده (نوعی توهم)، هم چنان به تقلیل گرایی تمایل دارد.

در جدول زیر به صورت خلاصه و در یک نگاه، تفاوت دو دیدگاه کل نگر و جزءنگر دیده می‌شود   

 

دیدگاه کل نگرانه (Subjective)

دیدگاه جزءنگرانه (Objective)

 

 

 

 

-            

-         ذهنی گرا (دل)

 

-             ماهیت دینامیکال

 

-             حقيقت نگري

 

-             نگرش کلیتی

 

-             آموزش پویا و متعالی

 

-     مولود آن Knowledge (معرفت، آگاهی) است

 

-     فرآیند محور (هدف وسیله را توجیه نمی‌کند)

 

 

-     طول عمر یافته‌ها تقریباً همیشگی

 

-     نگاه بیوکراسی (از موالید آن عشق است)

 

-             رشد و تکامل متوازن و پایدار

 

-             هماهنگ با هستی و خلقت

 

-             تولید کننده آرامش (ذهن)

 

-             جامعه محور

 

-             سبک و شیوه قناعت مدار

 

-             اخلاق مدار

 

-             کمال مدار

 

-     روابط جنسی آگاهانه و متعهدانه

 

 

 

 

 

 

 

-            

-        عینی گرا (نفس)

 

-             ماهیت مکانیکال

 

-             واقعيت نگري

 

-             نگرش پوزیتویستی

 

-             آموزش کپسوله و خشک

 

-     مولود آن Science (علم) است

 

-     نتیجه محور (هدف مي‌تواند وسيله را توجيه کند)

 

 

-     طول عمر یافته‌ها کوتاه و متغیر

 

-     نگاه دموکراسی (از محصولات آن فمنیسم است)

 

-     رشد ناهمگون و تک محور و ناپایدار

 

-     تخریب زیست محیط (حیات)

 

-     تولید کننده آسایش (جسم)

 

-             فرد محور

 

-     سبک و شیوه مصرف مدار

 

-             سود مدار

 

-             لذت مدار

 

-     روابط جنسی افسار گسیخته

 

به نظر می‌رسد امروزه در مسیری قرار گرفته‌ایم که به مرور در تمام علوم طبیعی و تجربی، به خصوص در علوم پزشکی با دیدگاه عینی گرا (Objective) به سوی جزء نگری حرکت کرده و از نگاه کل نگر که نیاز به دیدگاهی از نوع ذهنی گرا (Subjective) دارد دورتر شده‌ایم.

 در نگرش جزءگرا، هر شیء ابتدا به اجزاء آن تقسیم شده، سپس هر جزء به تنهایی مورد مطالعه قرار می‌گیرد، در نتیجه موضوع کلیت (Totality) در آن به فراموشی سپرده می‌شود.

 در نگرش کل نگر ضمن تشریح و تفصیل اجزاء، همواره ارتباط اجزاء با کل مورد بررسی قرار می‌گیرد و جزء در ضمن کل تفسیر می‌شود. جزء نگری معلول و مولود متدولوژی مکانیکال است و در آن هماهنگی (Harmony) دیده نمی‌شود و آموزش در این دیدگاه به شکل کپسوله (فریزشده) است که محصول آن عالم بی ­عمل است که به زنبور بی ­عسل می‌ماند، در حالی که کل نگری در فضای دینامیکال مفهوم پیدا می‌کند و آموزش و فرهنگ سازی در آن پویا و همراه با بینش و بصیرت و رشد و تعالی است که منجر به حکیم پروری می‌شود، با این دیدگاه در نهایت به منحصر به­ فرد( بودن هر انسان از هر بعد (روانی، اجتماعی، جسمی، معنوی،‌..‌. ) می‌رسیم.

نگاه کل نگرانه را حضرت مولانا به صورت بسیار زیبا، شیرین و با معنایی در کتاب گرانقدر مثنوی آورده است:

               

                 اختلاف کردن در چگونگی شکل پیل در شب تار

 

     

 (کل نگری در نگاه حکیمانه حضرت مولانا)

 

پیل اندر خانه ای تاریک بود   ***  

                                    عرضه را آورده بودندش هنود

آن یکی را کف به خرطوم افتاد    *** 

                                     گفت همچون ناودانستش نهاد

آن یکی را دست بر گوشش رسید  ***

                                   آن بر او چون باد بیزن شد پدید

آن یکی را کف چو برپایش بسود   ***

                                گفت شکل پیل دیدم چون عمود

آن یکی بر پشت او بنهاد دست   *** 

                             گفت خوداین پیل چون تختی بد است

در کف هریک اگر شمعی بدی!!    ***

                             اختلاف از گفتشان بیرون شدی!!

دم مزن تا بشنوی اسرار حال       ***  

                                از زبان بی زبان که قم ،تعال

  

www.sabkzendegi.com        دکترقاسمی

123movies